:: لیک رویت را ندیدم
ارسال شده توسط بندیر :: 85/11/27:: 11:0 صبح
روزها از یاد بردم ، شام ها را بی تو مردم ، جمعه ها یک یک شمردم ، لیک رویت را ندیدم.
تا ببینم نور رویت ، یا نشینم روبرویت ، خون دلهایی که خوردم ، لیک رویت را ندیدم.
تا نفسها تازه گردد ، با نسیم کوی عشقت ، از سر کویت گذشتم ، لیک رویت را ندیدم.
شمه ای از عشق من بود ، عشق مجنون عشق لیلا ، بی سر و سامان عشقم ، لیک رویت را ندیدم.
تشنه ی آب حیاتم ، کز سبوی تو براید، جان من رفت از بر من ، لیک رویت را ندیدم..
بندیر یوسف
| | |